پیشینهٔ باغ در فرهنگ ایرانی
علامه علی اکبر دهخدا درباره معنی واژهٔ پرديس می نويسد: «پرديس لغتی است ماخوذ از زبان مادی (پارادیزا) به معنی باغ و بستان و از همين لغت است پاليز (فارسی) و فردوس (معرب). واژهٔ پرديس به معنای بهشت در زبان عربی به فردوس و در زبانهای ديگر به پارادايز تبديل شده است. خود بهشت يا وهشت به معنای بهترين زندگی است و اين بهشت به شکل باغی سرسبز و خرم و زيبا مجسم می شده است».
باغ ايرانی با به وجود آوردن فضای عملكردیـمفهومی، انسان را از شلوغی و اغتشاش شهری جدا کرده، او را به خود دعوت می کند تا اندکی از زندگی پر هیاهوی شهری و زندگی دنیوی فارغ شده و رابطهٔ دیرین خود با طبیعت و معبود را تجدید کند. جدای از این، باغ ایرانی خود به عنوان مفهومی مستقل، الهام گرفته از پیشینهٔ تاریخیـفرهنگی ایران باستان است و ریشه در اعتقادات و آداب و رسوم ایرانیان دارد. باغ ایرانی با پشتوانهٔ معنایی و مفهومی خود، برآمده از فرهنگ مردم ایران زمین بوده و در تمامی جوانب زندگی مردم ایران حضور خود را نشان می دهد و چون هر پديدهٔ ديگری، تاثیرات متقابل خود را در وجوه گوناگون فرهنگ و هنر ایران بر جای می گذارد. اين تاثيرات در حوزهٔ فرهنگی، ادبيات و شعر پارسی، معماری و هنرهای ايرانی به چشم می خورد. از مهمترین نمونه های جلوهٔ مفهومی باغ در فرهنگ و هنر مردم ایران زمین می توان به حضور باغ در هنرهای تجسمی مانند نگارگری و همچنین در هنر قدیمی فرش بافی اشاره کرد که نشان از آمیختگی فرهنگ و هنر مردم ایران با طبیعت به طور عام و باغ به طور خاص دارد. هنرمندان ايرانی فضای آرمانيشان را با نمایش باغ به عنوان نشانه ای از بهشت به تصویر می کشند.
باغ، عنصری معمارانه
باغ ایرانی، استعاره ای از آرمانهای ایرانیان است. بررسی مفهوم باغ، ریشه در تاریخ کهن ایران دارد. زرتشت، پیامبر ایران باستان، مردم را به کشاورزی و زراعت دعوت می کرد. باغ در ایران باستان بخش مهمی از زندگی و فرهنگ مردم ایران بوده و در شکل گیری آتشکدهها و تقویت نمادین آن ها سهم داشته است. در معماری ايرانی، باغ یک فضای کاملا معمارانه است. ايرانیان از زمان های دور به ساختن باغ و باغچه در حياطها و اطراف بناها علاقهٔ خاصی داشته اند.
نزدیک به سه هزار سال پيش، پيرامون بیشتر خانه های ايرانيان را باغها احاطه كرده بودند و واژهٔ پردیس به باغ های دورادور خانه ها گفته می شده است. از زمان سومریان باغ، معبد و قصر سلطنتی را احاطه میکرد و هر شهر و قصری در ایران قدیم، باغهایی داشت که بسیاری از آن ها عمومی بوده و برای مراسم نوروز گشوده می شدند.
واژهٔ پردیس به معنی باغ در اوستا دو بار به كار برده شده که به معنای درختکاری و گلکاری پيرامون ساختمان است. در دورهٔ هخامنشيان در سراسر ايران باغهای بزرگ و باشكوه وجود داشته است. محوطه باستانی پاسارگاد، اولين پايتخت امپراتوری بزرگ هخامنشی، به عنوان مجموعهٔ كاخـباغ و اولين نمونهٔ چهارباغ ايرانی ذكر گرديده است. از پاسارگاد به عنوان پايتختی پر از باغ ياد شده است كه در آن کاخ هايی با طرفين باز در داخل محوطههایی مشتمل بر باغهای وسيع قرار داشته است.

پرديسِ پاسارگاد با دارا بودن ویژگی های باغ ايرانی، الهام بخش باغ سازی در دورههای بعد است و چهارباغهای معروف دورهٔ اسلامی، تحت تاثیر طراحی اين چهارباغ بوده اند. نحوهٔ جریان یافتن آب در اين باغ، آبروهای سنگی و حوضچه هايی که با فاصله و ريتم منظم در اين محوطه قرار گرفته اند، نشان دهندهٔ معماری مفهومی و به کارگیری اصول مهندسی در باغسازی ايرانيان باستان است.
دیگر باغهای هخامنشی، دارای طرحهای مستطیلشکل دقیق با خیابانها و درختان متقاطع بود. کوروش کبیر در سارد، باغ بزرگی ساخته و به دست خود در آن درخت کاشته بود.
باغ در زمان ساسانیان نیز بر پایهٔ اصول گذشته شکل میگیرد، همانند ترکیب هندسی منظم، میان عرصهٔ اصلی، خیابانهای عمود برهم و کرتهای راست گوشه. باغ های ساسانی دارای مساحت بسیار زیادی بودند.
باغ ایرانی یکی از عالی ترین جلوههای صورت و معنا و برآمده از باورهای ایرانیان است و حضورش را در تمام جوانب زندگی مادی انسان از حياط خانهها تا مجتمع های بزرگ شهری می توان مشاهده کرد.
باغ ها (چهارباغ ها)ی دورهٔ اسلامی، تحت تاثیر باغ های پیش از اسلام و به خصوص پاسارگاد بوده اند؛ تغییری که در دورهٔ اسلامی در فرهنگ باغ سازی به وقوع می پیوندد در حوزهٔ معنا و مفهوم است و باغ سازی ایرانی در دوران اسلامی دارای بار مفهومی و معنوی خاصی می گردد. در دورهٔ اسلامی در زمینهٔ باغ سازی در ایران فعالیت های بسیاری انجام شده است که شاید بتوان اوج آن را در عصر صفوی و در شهرهایی چون تبریز و قزوین و اصفهان و یا در دوران قاجار مشاهده کرد.
هویت باغ ایرانی
انسان خود را دور مانده از وطن اصلی خویش که همانا قرب الهی است می داند؛ به او وعدهٔ زندگی دایمی در بهشتی داده شده است که در آن كوثر هست و درختان و گلها و جويبارها، و در باغ نيز آبِ روانِ خوش و گلهای زيبا و درختانی كه می توان در سايهٔ آن ها آرميد و اين همه، محصور در ديواری كه مانع ورود جهنميان به آن شود. او با این تصویر از بهشت که در کتاب آسمانی اش آمده و ریشه در اعتقاداتش داشته و نیز نمود آن را در هنر سرزمینش از دیر باز به صورت استعاره های هنری در تمامی زمینه ها دیده است، برای ساختن موطن اصلی خود به باغ سازی روی می آورد و سعی می کند که برای خود بهشتی زمینی ایجاد کند.
او برای ساختن بهشت خود در زمین، از عناصر الهام بخشی که در بهشت به تصویر کشیده شدهٔ آسمانی برایش وجود دارد استفاده می کند؛ این عناصر، عناصر هویت بخش باغ ایرانی به شمار می روند.
در یک طبقه بندی کلی می توان در پدید آمدن و شکل گیری باغ ایرانی دو عامل کلی هندسهٔ به کار گرفته شده توسط بشر و عناصر طبیعی را در تقابل و تعامل با هم مورد بررسی قرار داد. هر کدام از این دو دسته کلی خود شامل زیر مجموعه هایی می باشند که در زیر به آن ها اشاره می کنیم:

هندسه در باغ با استفاده از اشكال منظم، رابطهٔ ميان طبيعت و دنيای درونی را در قالبی استعاری و بیانی این جهانی مطرح می سازد. همچنین دو کلیت متضاد عرفانیـمذهبی و نظم جهانی در قالبی کلی منعكس شده و از آن ها در بیان مفهومی فضا در باغ ایرانی استفاده می کند.

در بررسی هندسهٔ به کار گرفته شده در باغ سازی، باید به دو ابزار کلی که مورد استفاده قرار می گیرد اشاره کنیم که به ترتیب عبارتند از هندسهٔ طبیعی که در رابطه با فرم و موقعیت کلی زمین تعریف می گردد و هندسهٔ مصنوع که توسط بشر به وجود می آید؛ این دو با هم چارچوب و فرم کلی باغ را به وجود می آورند.
انسان با تصویری که از بهشت به عنوان فضایی محصور و مانع از ورود جهنمیان دارد باغ را با ديوار بلندی محصور می کند که خلوت گاهی برای آرامش و گوشه نشينی و همچنین حفاظی امنيتی بوده است. در برآوردن این امر از هندسه استفاده می کنند. هندسه از عناصر مهم در هویت بخشی باغ ايرانی است. هندسه هم در طراحی باغ و هم در جداسازی فضای داخل باغ از خارج آن نقش عمده ای را ایفا می کند. توجه به اشكال هندسی و ايجاد اشكال مربع ساده دارای اهميتی خاص بوده است. این مهم در تمامی باغ های ایرانی در قبل و بعد از اسلام مشاهده می شود.
از دیگر عناصر فضای معمارانهٔ باغ می توان به كوشک باغ اشاره کرد. موقعیت کوشک در باغ ها به گونه ای است كه از چهار طرف ديده شود و معمولا کوشک را در وسط باغ و در محل تلاقی محورهای طولی و عرضی می ساختند. نحوهٔ قرارگیری فضاها در باغ و ارتباط قسمت های مختلف آن با هم از قبیل آب نماها و جوی های آب و همچنین نحوهٔ کاشت درختان در باغ هندسهٔ کلی باغ را ایجاد می کند و فضای معماری باغ را پدید می آورد.
عناصر طبیعی هویت بخش باغ ایرانی را در سه دستهٔ کلی آب، گیاه و زمین بررسی می کنیم:
عنصر آب جاری یکی از اصلی ترين عناصری است که به باغ ايرانی هویت می بخشد. حضور آب نقش معينی در بررسی نظام فضايی و نظام معماری در باغ سازی داشته است. ایرانیان با به جریان انداختن آب در باغ سعی داشتند تا باغ را به عنوان نمادی از تفكر و انديشه و عناصر هستی بخش خود معرفی کنند و همچنین حضور آب در باغ آن را به عنوان نمودی از بهشت مطرح می کرد که این کار را با تغییر مسیر جریان آب و مخفی کردن آن در قسمت هایی و شنیده شدن صدایش به بهترین شکلی نشان می دادند؛ در انجام این کار هندسه نقشی اساسی داشته و با انتخاب سطوحی برای پله پله كردن مسير جريان آب و تند کردن این جریان موجب بیشتر شدن صدای آب در باغ می شده است. این امر پیشینه ای دیرین در فرهنگ ایران زمین داشته است و نمونهٔ بارز آن در پردیس پاسارگاد مشاهده می شود که در آن نظام به کار گرفته شده در هدایت آب، توسط آب روهای سنگی و حوضچه هایی كه با فاصله و ريتم منظم در اين محوطه قرار گرفته اند نشان داده شده است.
از دیگر عناصر ثابت باغ های ایرانی، می توان به استفاده از انواع گل ها و گیاهان و همچنین درختان بلند سايه دار اشاره کرد که در جهت مجسم ساختن نمود زمینی بهشت در باغ ایرانی به کار گرفته می شدند و در كنار جوی آب ها در محورهای اصلی باغ کاشته می شدند. استفاده ازگل کاری در جلوی كوشک باغ ها نیز جلوهٔ خاصی به باغ ایرانی می بخشد، که در بررسی نحوه کاشته شدن گل ها در باغ، گل های فصل در جلوی كوشکها و گلستان باغ و گل های كوچک عطری در كنار درختان کاشته می شده است.
عنصر زمین در رابطه با هندسهٔ کلی باغ تعریف می گردد که در بالا به آن اشاره شده است.
حضور باغ در معماری ايرانی تنها به تک باغها محدود نمی شود و ابعاد متفاوتی از حضور اين پديده در زندگی خصوصی و جمعی ايرانيان مشاهده می گردد تا جایی كه مقياس باغ ايرانی از حياط كوچک ترين خانهها تا مقياس شهر ـپايتختهايی تاریخی چون اصفهانـ به طور واضح قابل مشاهده است و رابطهٔ مستقیم و دو جانبه ای بین این دو وجود دارد. به نحوی که در این رابطه علاوه بر این که باغها از موقعيت شهری تاثير پذيرفتهاند؛ طراحی شهر و مجموعههای شهری نيز تحت تاثير باغ يا باغ ها بوده است. در خاتمه باید عنوان کرد که باغ ایرانی نمونه ای بارز از فرهنگ و هنر مردم ایران زمین بوده و در تمامی جوانب و زوایای آن حکمتی نهفته وجود دارد که ریشه در اعتقادها و باورهای آن ها داشته است.

منابع:
– مجموعه مباحث مطرح شده در اولین همایش باغ ایرانی
– «باغ ايرانی در گذر زمان» نوشته خانم طاهره نصر
– میراث فرهنگی کاشان (نقشه باغ فین)
– کلیه عکسها متعلق به آرشیو شخصی میباشد